آیا پایان اوپک نزدیک است؟ این سوالیست که پس از اظهارات وزیر نفت در محافل کارشناسی مطرح میشود. وزیر نفت پس از دیدارهایی که در جریان نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز و پتروشیمی تهران با دبیر کل اوپک داشت، گفت: به آقای بارکیندو گفتم که اوپک به دلیل یکجانبهگرایی از سوی برخی اعضا در خطر است و احتمال فروپاشی این سازمان وجود دارد. از آن زمان تحلیلهای متفاوتی درباره سرانجام موثرترین نهاد نفتی جهان ارائه شده است که در نهایت همه این تحلیلها، نابودی این سازمان را به مصلحت اقتصاد جهانی و حتی بازار نفت ندانستهاند.
در تاریخ دوازدهم سپتامبر ۱۹۶۰ میلادی، کشورهای صادرکننده نفت با هدف محافظت از منافع خود در برابر گروه نفتی موسوم به هفتخواهران، اقدام به تأسیس سازمان واحدی کردند که به اختصار «اوپک» نامیده شد. این توافق در پایان مذاکرات نمایندگان کشورهای ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت و ونزوئلا در بغداد حاصل شد. بعدها کشورهایی نظیر الجزایر، لیبی، نیجریه، قطر، اکوادور، آنگولا و کنگو نیز به آن پیوستند. بر اساس آنچه در اساسنامه این نهاد بینالمللی آمده است هدف اصلی این سازمان، هماهنگی و یکپارچهسازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین راه برای تأمین منافع جمعی یا فردی آنها، طراحی شیوههایی برای تضمین ثبات قیمت نفت در بازار نفت بینالمللی به منظور از بین بردن نوسانات مضر و غیرضروری، عنایت و توجه ویژه به کشورهای تولیدکننده نفت و توجه خاص به ضرورت فراهم کردن درآمد ثابت برای کشورهای تولیدکننده نفت، تأمین نفت کشورهای مصرفکننده به صورت کارآمد، مقرون به صرفه و همیشگی و بازده مناسب و منصفانه برای آنهایی که در صنعت نفت سرمایهگذاری میکنند است. اوپک در دهه نخست عمر خود سعی در تداوم بقا داشت اما از دهه دوم توانست با تلاش، تأثیرگذاری بر بازار نفت و اعاده حقوق کشورهای تولیدکننده را دنبال کند. اکنون پس از حدود ۶۰ سال از تاسیس این نهاد، اوپک با افزایش وحدت نظر اعضا، توانسته است تأثیرات مثبتی در جهت جلوگیری از سقوط ناگهانی و نیز افزایش انفجاری قیمت نفت داشته باشد و همچنان منافع اعضا را تامین کند.
تفرقهافکنی آمریکا
در دهههای اخیر با افزایش اکتشافات نفتی در نقاط مختلف جهان، بر تعداد کشورهای صادرکننده نفت افزوده شد. این تولیدکنندگان نوظهور که خارج از محدوده مدیریتی این سازمان قرار گرفتهاند رفتهرفته اقدام به تزریق نفت در بازارهای جهانی نمودند. از همین رو اوپک مجبور شد برای حفظ بهای نفت خام و تامین منافع اعضای خود با آنها و در صدرشان روسیه مذاکره و همکاری نماید. این همکاری، گروهی را با عنوان اوپکپلاس ایجاد کرد که اکنون در هماهنگی با سیاستهای اوپک در افزایش یا کاهش عرضه نفت در بازارهای جهانی برای کنترل قیمتها همراه است. اما در سالهای گذشته و بهویژه از زمان روی کار آمدن دولت ترامپ در ایالات متحده آمریکا، برخی دولتهای عضو این سازمان که سران برخی از آنها وابستگیهای خارجی دارند ساز مخالف کوک کردهاند.
آتش این اختلافات که از سیاستهای تفرقهبرانگیز ترامپ سرچشمه میگیرد اکنون وحدت و یکپارچگی مورد تاکید اساسنامه سازمان را به مخاطره انداخته است. عربستان سعودی در سال گذشته میلادی در همراهی کامل با سیاستهای آمریکا اقدام به عرضه بیش از سهمیه خود به بازارهای جهانی کرد که این امر در کنار انقلاب شل و جهش تولید و عرضه نفت آمریکا، قیمت طلای سیاه را در بازارهای جهانی تا محدوده ۴۰ دلار کاهش داد. بر اساس اظهارات کارشناسان، عربستان تحت فشارهای آمریکا مجبور به برداشت از ذخایر خود نیز شده بود. سقوط قیمت نفت به محدوده ۴۰ دلار، رضایت خاطر ترامپ را به دنبال داشت اما زنگ خطر را برای اعضای اوپک به صدا درآورد. در نتیجه اوپک در یک همکاری مشترک با روسیه توافق کاهش عرضه را در دستور کار قرار داد تا قیمت نفت به محدوده منطقی و عادلانه خود باز گردد. پس از توافق کاهش عرضه و تحریم نفتی ایران، قیمت نفت به سمت ۷۰ دلار برای هر بشکه میل کرد. این امر سبب شد تا آمریکا بلندگوی تفرقهانگیز خود را مجددا به دست بگیرد و در بیانیه لغو معافیتهای هشت کشور از خرید نفت ایران اعلام کند عربستان و امارات برای تامین نفت حذفشده ایران در همکاری با آمریکا عمل خواهند کرد. به نظر میرسد دو کشور سرسپرده عضو اوپک این بار به صورت مشهود دشمنی خود با این سازمان را به نمایش گذاشته و صریحا اساسنامه را نقض کردهاند.
جنون طلای سیاه
از سوی دیگر آمریکا با هدف تسخیر منابع نفتی ونزوئلا به عنوان بزرگترین دارنده ذخایر نفت جهان، درصدد ضربه بزرگتری به اوپک است. دولت سیریناپذیر آمریکا اکنون در یک بازگشت به تاریخ به سر میبرد و میکوشد استعمار قدیم خود را زنده کند. در این میان با استفاده از ابزار جنگ داخلی در لیبی، عرضه نفت این کشور را نیز به مخاطره افکنده و هدف تسلط کامل بر منابع این کشور را نیز با جدیت دنبال میکند. جنون آمریکا در تسخیر منابع طلای سیاه در جهان و دشمنی بیسابقه این کشور با اعضای اوپک تا آنجا پیش رفته است که سیاستمداران تندروی این کشور دوباره قانون نوپک را به کنگره بردهاند.
قانون «هیچ کارتل تولیدکننده و صادرکننده نفت» یا نوپک پیشنهاد میکند گروه اوپک هدف قانون ضد انحصارطلبی شرمن قرار گیرد که پیش از یک قرن قبل برای شکستن امپراتوری نفت جان راکفلر مورد استفاده قرار گرفت. این قانون در صورت تصویب و تایید رئیسجمهوری، به دولت آمریکا اجازه خواهد داد از اوپک برای دستکاری بازار انرژی شکایت کرده و احتمالا خواهان میلیاردها دلار غرامت شود. عربستان سعودی که خود متحد آمریکا در سیاستهای نفتی به شمار میرود این بار موضعی دیگر بر خلاف این قانون اتخاذ کرده و در یک تهدید ضمنی اعلام کرده است که این کشور در صورت تصویب این قانون، نفت خود را به ارزی غیر از دلار خواهد فروخت. این تهدید اگرچه در کوتاه مدت قابلیت اجرایی ندارد اما در صورت انجام، ارزش دلار را در بازارهای جهانی به خطر میاندازد. همچنین سهیل محمد المزروعی- وزیر نفت امارات متحده عربی و رئیس سابق اوپک- خطاب به گروهی از تأمینکنندگان مالی آمریکایی در والاستریت گفته است اگر لایحه نوپک تصویب شود، اوپک کارکرد خود را از دست میدهد و در نتیجه هر یک از اعضا تولید را به حداکثر ظرفیت افزایش خواهد داد و باعث سقوط قیمت نفت میشود. هنوز مشخص نیست برنامه آمریکا برای دنبال کردن این طرح با چه میزان از جدیت دنبال میشود؟
سرانجام مبهم اوپک
ایران به عنوان یکی از بنیانگذاران سازمان اوپک و عضو همواره اثرگذار در تصمیمگیریها، اکنون با تحریمهای بیسابقهای با هدف صفرکردن عرضه نفت مواجه است. در عین حال دو عضو دیگر این سازمان در خیانتی آشکار به آمریکا قول دادهاند حذف نفت ایران را جبران خواهند کرد. اگرچه کارشناسان توانایی این دو کشور را در حد بلوفی سیاسی برای ثبات قیمت نفت پس از لغو معافیتها میدانند اما به نظر میرسد اختلافات میان اعضا بالا گرفته است. این در حالیست که لیبی به عنوان عضو دیگر این سازمان از وضعیتی نامعلوم برخوردار است و نفت ونزوئلا نیز به عنوان یک کشور بحرانزده مورد دشمنی آمریکا به خوابی عمین فرو رفته است. این سازمان در سالهای گذشته نیز بحرانهایی چون جنگ ایران و عراق، عراق و کویت و غیره را پشت سر گذاشته است، اما همچنان به دلیل خیانت برخی اعضا به اساسنامه، نمیتوان افق روشنی را برای این سازمان متصور شد.